آسمان آباد

ساخت وبلاگ
```شاپـــــــــــــــــــــری``` شهریــــــــــــــــــــور است گفتم شاید دوباره هوس رفتــــــــن کرده باشی،، اخر اینطور که میگویند ساده تر از مــــــن برای گم کردن پیدا نمیشود مردم اینجا هم گاهی دلشا آسمان آباد...ادامه مطلب
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 19 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 18:11

آن که رسوا خواست ما را، پیش کس رسوا مباد!وان که تنها خواست ما را، یک نفس تنها مباد! آن که شمع بزم ما را با دَمِ نیرنگ کشتمحفلش، یارب، دمی بی شمع شب فرسا مباد! چون گزیر از همدمی گردنکش و مغرور نیستبا م آسمان آباد...ادامه مطلب
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 21 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 13:14

من وتو دیگر نخواهیم دید لبخند بر گونه های پدری که سرپناه آرزوهایش بر جسم بی جان جگر گوشه اش تلنبار شده . من و تو دیگر نخواهیم خواند سلام بر زندگی نخواهیم گفت درود بر همدردی من امروز دیدم نسل نیاکانم ، آسمان آباد...ادامه مطلب
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 28 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 13:14

و بغض اخر نامه

دو سوی واژه "بدرود"

گیومه نه گیوتین بود !

آسمان آباد...
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 24 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 13:14

رفتم و هرگز هراسی به دل راه ندادم که گمان کنی پا پس کشیده ام . این بار حال و هوای رفتنم رنگ غریب و ناخوشی دارد .نمیدانم چگونه تشویش روح پر درد خود را به قلم آورم. خیال نبودنت و توهم بودنت دنیایم را به آسمان آباد...ادامه مطلب
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 266 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 13:14

وقتی باید بدون تو سر کرد چه سود یک دقیقه بیشتر؟!  تنها دقیقه ای شبی را به بلندترین شب سال مبدل میسازد یا به تعبیری دیگر دقیقه ای به شبی منزلت یلدا شدن بخشید اینست معمای هستی اینست راز برتر شدن تنها به آسمان آباد...ادامه مطلب
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 21 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 13:14


کاش...
انگور ها
پرنده های مهاجر
و پاییز
تصمیم به رسیدن نمی گرفتند
تا شاید از آغاز شدن در امان می بودم!
این روزها چقدر شهریورم!
داغ داغ
سرد سرد!
برگی که بین سبز ماندن و زرد شدن مردد است
من را خوب می شناسد!

+ نوشته شده در  یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 10:27  توسط ویلان - سلیمی   | 
آسمان آباد...
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : شهریور, نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:41


هم پنجره خانه تو باز بود
هم پنجره خانه من
اما چه فایده
همدیگر را نتوانستیم ببینیم ..
روبه روی هم
تنها ماندیم
مثل دو درخت در زردی و باد
ما از درون
پنجره هایمان را
به روی هم بسته بودیم ! آسمان آباد...
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : پنجره, نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:41


روزی می رسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوی...
نه از بدگویی های دیگران می رنجی و نه دلخوش به حرف های عاشقانه ی اطرافت...
به آن روز می گویند: "پیری"
آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند، فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد...
این دیگر به چگونه تاکردن زندگی با انسان ها ربط دارد! آسمان آباد...
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : پیری, نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:41


چه نفرین شده است شبی
که کفگیر شعرت ته دیگ بخورد
و به پنجره همسایه خیره شوی
بلکه مرد همسایه شعری برای همسرش
بخواند
و تو بنویسی
بلند بخوانی...

ای دل ویران
چه میخواهی از این قوم بی دل

آسمان آباد...
ما را در سایت آسمان آباد دنبال می کنید

برچسب : نفرین, نویسنده : 4asemanabad13950 بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:41